اثر شگفت انگیز كلمات
اثر شگفت انگیز كلمات
اثر شگفت انگیز كلمات
نويسنده:قادر باستانی
" انسان ، چون ناطق است ، انسان است . " توان سخن گفتن ، بخش مهمی از ارتباطات میان فردی را تشكیل می دهد . در یك پژوهش علمی ، مشخص شده است كه ۷ درصد از ارتباطات یك شخص را ارتباطات كلامی و ۳۸ درصد آن را لحن كلام و تن صدا به خود اختصاص می دهد .
كودكان پیش از اینكه حرف زدن را بیاموزند ، می توانند ارتباط برقرار كنند و اینكار را از طریق حركات و اعمال انجام می دهند تا به كمك آن ، حالات عاطفی خود را بیان كنند و برای ارضای نیازهای خود از دیگران كمك بگیرند .
كودكان اولین كلمه را معمولا" در ۱۲ یا ۱۸ ماهگی می گویند و كم كم به فاصله كوتاه بین ۵/۲ تا ۳ سالگی ، می توانند روان صحبت كنند وجملاتی بسازند كه از لحاظ دستوری ، كامل و درست است و كلمات جدیدی را به طرز درست به كار می برند . كودكان در ۴ یا ۵ سالگی ، بدون آموزش خاصی ، در باره قواعد دستوری یا نحوی زبان خود ، دانش لازم را فرا می گیرند .
كودكان به كمك كلمات و جملات ، ارتباط به مراتب موثرتری برقرار می كنند و بهتر با دیگران ، گفت وگو می كنند . توانایی در مكالمه ، مهارتهای اجتماعی ، گفتاری و شنوایی را تقویت می كند ، از جمله رعایت نوبت ، تشخیص نوبت خود برای حرف زدن ، در نظرگرفتن توان ، دانش ، علاقه و نیازهای شنونده ، خودداری ازمسلط شدن بركنش متقابل یا قطع گفت و گوی دیگری ، تشخیص اینكه پیامی درك نشده است و روشن كردن عبارات نامفهوم ، نشان دادن علاقه و توجه به ادامه گفت و گو از طریق غیر كلامی مثل چشم در چشم دوختن و ازاین قبیل مهارتها هستند .
كودكان شهری در سن ۶ سالگی ، بین ۸۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰ كلمه را یاد گرفته اند و در ارتباط كلامی خود از آن استفاده می كنند . آنها هنگام گفت و گو با كودكان كم سن تر ازخوداز كلمات و جملات ساده تر استفاده می كنند . این امر نشان دهنده كسب مهارتهای اجتماعی كودك است .
ارتباط كلامی اهمیت بسیار دارد ، زیرا یكی از ابزارهای اولیه ای است كه انسان برای تاثیر در محیط و كنترل و درك آن به كار می برد . به علاوه حداقل در مورد بیشتر افراد ، مهارت در كاربرد كلام گفتاری ، یكی از وسایل عمده افزایش پاداشها و كاهش تنبیهاتی است كه از محیط حاصل می شود .
دراغلب جوامع جدید ، بسیاری از موفقیت ها در گرو مهارت در چرخاندن كلمات است . انسانهای موفق ، جملگی به دلیل فراست در انتخاب كلمات مناسب ، توفیق یافته اند . در ارتباط كلامی ، هدف اثرگذاشتن بر رفتار دیگران است .
در ارزیابی اثرات رفتاری ارتباط كلامی ، پیچیدگی زیادی وجود دارد . در واقع هدف كلی ارتباطات كلامی ، تغییر یا اصلاح در منبع معنی شنوندگان است . به عبارت دیگر ، گوینده امیدوار است كه درمخاطبان او ، پس از فراغت ازموقعیت ارتباطی ، تغییر الگوی رفتاری دیده شود .
از دیدگاه ارزشی نیز در جوامع انسانی ، هدف ارتباط كلامی ، ایجاد زمینه ای برای مبادله آزاد اندیشه هاست . ارتباط كلامی باید نظم وهماهنگی اجتماعی را تامین كند . ارتباط كلامی باید هر آنچه را كه در آدمی ، والا و انسانی است ، ارتقا بخشد و با هر آنچه پست و ناپسند است ، پیكار كند .
ارتباط كلامی ، شاید مهم ترین ابزار درجذاب كردن زندگی است . تصور كنید اگر توان حرف زدن نداشتیم ، زندگی ما چگونه بود ؟ ابتدا ، برای اینكه بتوانیم به دیگران نشان دهیم چگونه فكر می كنیم و چه احساسی دارم ، امكانات كمی داشتیم و همچنین خیلی كند می توانستیم بفهمیم كه دیگران در ارتباط با ما چه فكر و احساسی دارند .
ارتباط كلامی ، بیشترین ارتباط روزانه بین انسانها را می سازد و اجازه می دهد بین انسانها ، ارتباطات عمیقی ایجاد شود . ارتباط كلامی است كه به دو نفراجازه می دهد ، یكدیگر را شكوفا كنند ، همدیگر را حمایت كنند ، مهربانی نمایند و رضایت خاطر در زندگی فراهم آورند .
نفس حرف زدن در باره مسایل و مشكلاتی كه داریم، دریك رابطه مطلوب ما را خوشحال می كند و اضطراب ما را كاهش می دهد . بدون ارتباط كلامی ، زیبایی و جذابیت زندگی ما بسیار پایین می آید . كلام به ما امكان می دهد كه برای دیگران خوشبختی ، غم و یا وحشت خلق كنیم . به عبارت دیگر ارتباطات كلامی ، منبع مهمی از احساسات مطلوب و نامطلوب ، خوشایند و یا ناخوشایند ما محسوب می شوند .
در فرایند ارتباط ، پیام منتقل می شود اما معنی منتقل نمی شود . معنی ، خاص هر شخص است ودر منبع معنی واقع در مغز او جای گرفته است . وقتی ارتباط برقرار می شود در واقع مشابهت معنی میان معنی مورد نظر فرستنده پیام با معنی متجلی شده در گیرنده پیام حاصل شده است .
برای اثر بخش ارتباط كلامی ، باید كلام به شكل كاملا" صریح بیان شود و از گیرنده پیام ، تائیدیه مبتنی بر دریافت صحیح پیام ارسالی گرفته شود . در ارتباط كلامی استفاده از عبارتهای چند تفسیره ، لغت های نسبی ، زبان انتزاعی ، ابهام در ارائه پیام و زبان هیجانی موجب ایجاد سوء تفاهم و اختلال در ارتباط می شود .
درخصوص اینكه آیا فرمولی وجود دارد كه طبق آن نحوه واكنش گیرنده پیام محاسبه و اندازه گیری شود ، باید گفت ، چنین فرمولی وجود ندارد . مثلا" بگویم اگر پیام دهنده مشخصات B, A و C و پیام ارسالی ویژگی E ,D و F را داشته باشد ، پیامگیر واكنش X را نشان خواهد داد ، چنین چیزی در عالم واقعیت ، امكان وجود نمی تواند داشته باشد .
در واقع درباره مباحث انسانی ، نمی توان احكامی از نوع قوانینی كه در باره پدیده های فیزیكی ممكن است ، صادر كرد . مثلا " فیزیك می گوید اگر در فشارمتعارف دمای آب را تا ۱۰۰ درجه بالا ببریم ، به جوش می آید . در علوم انسانی از جمله ارتباطات اجتماعی ، چنین احكامی وجود ندارد ، اما با این وجود ، برخی فرضیه ها كه در اثر پژوهشهای علمی ، حاصل شده است ، دراین مباحث قابل طرح است.
یك تیم پژوهشی به سرپرستی " دكتر ماسارو ایموتو " در ژاپن ، به مدت ۱۵ سال روی اثر كلمات بر سلامتی انسان و حیوانات و همچنین رشد گیاهان تحقیق كرده است.
كودكان پیش از اینكه حرف زدن را بیاموزند ، می توانند ارتباط برقرار كنند و اینكار را از طریق حركات و اعمال انجام می دهند تا به كمك آن ، حالات عاطفی خود را بیان كنند و برای ارضای نیازهای خود از دیگران كمك بگیرند .
كودكان اولین كلمه را معمولا" در ۱۲ یا ۱۸ ماهگی می گویند و كم كم به فاصله كوتاه بین ۵/۲ تا ۳ سالگی ، می توانند روان صحبت كنند وجملاتی بسازند كه از لحاظ دستوری ، كامل و درست است و كلمات جدیدی را به طرز درست به كار می برند . كودكان در ۴ یا ۵ سالگی ، بدون آموزش خاصی ، در باره قواعد دستوری یا نحوی زبان خود ، دانش لازم را فرا می گیرند .
كودكان به كمك كلمات و جملات ، ارتباط به مراتب موثرتری برقرار می كنند و بهتر با دیگران ، گفت وگو می كنند . توانایی در مكالمه ، مهارتهای اجتماعی ، گفتاری و شنوایی را تقویت می كند ، از جمله رعایت نوبت ، تشخیص نوبت خود برای حرف زدن ، در نظرگرفتن توان ، دانش ، علاقه و نیازهای شنونده ، خودداری ازمسلط شدن بركنش متقابل یا قطع گفت و گوی دیگری ، تشخیص اینكه پیامی درك نشده است و روشن كردن عبارات نامفهوم ، نشان دادن علاقه و توجه به ادامه گفت و گو از طریق غیر كلامی مثل چشم در چشم دوختن و ازاین قبیل مهارتها هستند .
كودكان شهری در سن ۶ سالگی ، بین ۸۰۰۰ تا ۱۴۰۰۰ كلمه را یاد گرفته اند و در ارتباط كلامی خود از آن استفاده می كنند . آنها هنگام گفت و گو با كودكان كم سن تر ازخوداز كلمات و جملات ساده تر استفاده می كنند . این امر نشان دهنده كسب مهارتهای اجتماعی كودك است .
ارتباط كلامی اهمیت بسیار دارد ، زیرا یكی از ابزارهای اولیه ای است كه انسان برای تاثیر در محیط و كنترل و درك آن به كار می برد . به علاوه حداقل در مورد بیشتر افراد ، مهارت در كاربرد كلام گفتاری ، یكی از وسایل عمده افزایش پاداشها و كاهش تنبیهاتی است كه از محیط حاصل می شود .
دراغلب جوامع جدید ، بسیاری از موفقیت ها در گرو مهارت در چرخاندن كلمات است . انسانهای موفق ، جملگی به دلیل فراست در انتخاب كلمات مناسب ، توفیق یافته اند . در ارتباط كلامی ، هدف اثرگذاشتن بر رفتار دیگران است .
در ارزیابی اثرات رفتاری ارتباط كلامی ، پیچیدگی زیادی وجود دارد . در واقع هدف كلی ارتباطات كلامی ، تغییر یا اصلاح در منبع معنی شنوندگان است . به عبارت دیگر ، گوینده امیدوار است كه درمخاطبان او ، پس از فراغت ازموقعیت ارتباطی ، تغییر الگوی رفتاری دیده شود .
از دیدگاه ارزشی نیز در جوامع انسانی ، هدف ارتباط كلامی ، ایجاد زمینه ای برای مبادله آزاد اندیشه هاست . ارتباط كلامی باید نظم وهماهنگی اجتماعی را تامین كند . ارتباط كلامی باید هر آنچه را كه در آدمی ، والا و انسانی است ، ارتقا بخشد و با هر آنچه پست و ناپسند است ، پیكار كند .
ارتباط كلامی ، شاید مهم ترین ابزار درجذاب كردن زندگی است . تصور كنید اگر توان حرف زدن نداشتیم ، زندگی ما چگونه بود ؟ ابتدا ، برای اینكه بتوانیم به دیگران نشان دهیم چگونه فكر می كنیم و چه احساسی دارم ، امكانات كمی داشتیم و همچنین خیلی كند می توانستیم بفهمیم كه دیگران در ارتباط با ما چه فكر و احساسی دارند .
ارتباط كلامی ، بیشترین ارتباط روزانه بین انسانها را می سازد و اجازه می دهد بین انسانها ، ارتباطات عمیقی ایجاد شود . ارتباط كلامی است كه به دو نفراجازه می دهد ، یكدیگر را شكوفا كنند ، همدیگر را حمایت كنند ، مهربانی نمایند و رضایت خاطر در زندگی فراهم آورند .
نفس حرف زدن در باره مسایل و مشكلاتی كه داریم، دریك رابطه مطلوب ما را خوشحال می كند و اضطراب ما را كاهش می دهد . بدون ارتباط كلامی ، زیبایی و جذابیت زندگی ما بسیار پایین می آید . كلام به ما امكان می دهد كه برای دیگران خوشبختی ، غم و یا وحشت خلق كنیم . به عبارت دیگر ارتباطات كلامی ، منبع مهمی از احساسات مطلوب و نامطلوب ، خوشایند و یا ناخوشایند ما محسوب می شوند .
در فرایند ارتباط ، پیام منتقل می شود اما معنی منتقل نمی شود . معنی ، خاص هر شخص است ودر منبع معنی واقع در مغز او جای گرفته است . وقتی ارتباط برقرار می شود در واقع مشابهت معنی میان معنی مورد نظر فرستنده پیام با معنی متجلی شده در گیرنده پیام حاصل شده است .
برای اثر بخش ارتباط كلامی ، باید كلام به شكل كاملا" صریح بیان شود و از گیرنده پیام ، تائیدیه مبتنی بر دریافت صحیح پیام ارسالی گرفته شود . در ارتباط كلامی استفاده از عبارتهای چند تفسیره ، لغت های نسبی ، زبان انتزاعی ، ابهام در ارائه پیام و زبان هیجانی موجب ایجاد سوء تفاهم و اختلال در ارتباط می شود .
درخصوص اینكه آیا فرمولی وجود دارد كه طبق آن نحوه واكنش گیرنده پیام محاسبه و اندازه گیری شود ، باید گفت ، چنین فرمولی وجود ندارد . مثلا" بگویم اگر پیام دهنده مشخصات B, A و C و پیام ارسالی ویژگی E ,D و F را داشته باشد ، پیامگیر واكنش X را نشان خواهد داد ، چنین چیزی در عالم واقعیت ، امكان وجود نمی تواند داشته باشد .
در واقع درباره مباحث انسانی ، نمی توان احكامی از نوع قوانینی كه در باره پدیده های فیزیكی ممكن است ، صادر كرد . مثلا " فیزیك می گوید اگر در فشارمتعارف دمای آب را تا ۱۰۰ درجه بالا ببریم ، به جوش می آید . در علوم انسانی از جمله ارتباطات اجتماعی ، چنین احكامی وجود ندارد ، اما با این وجود ، برخی فرضیه ها كه در اثر پژوهشهای علمی ، حاصل شده است ، دراین مباحث قابل طرح است.
یك تیم پژوهشی به سرپرستی " دكتر ماسارو ایموتو " در ژاپن ، به مدت ۱۵ سال روی اثر كلمات بر سلامتی انسان و حیوانات و همچنین رشد گیاهان تحقیق كرده است.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}